پیر و کور (رُ) سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینائی. سخت سالخورده و ناتوان ادامه... سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینائی. سخت سالخورده و ناتوان لغت نامه دهخدا
پیر و کور سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینایی سخت سالخورده و ناتوان ادامه... سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینایی سخت سالخورده و ناتوان تصویر پیر و کور فرهنگ لغت هوشیار